عاشق رنجور

اینکه در شهر شما یک عاشق رنجور نیست

شهرتان دیگر بخارا، بلخ و نیشابور نیست

سال رفته ست و بی مجنون لیلی بوده تاریخ شما(۱)

عاشقی بازیچه چشم و دل مغرور نیست

پر بکش قوی سپیدم از کنار این قفس

در کنارت پر کشیدن،-خوب من- مقدور نیست

مشق می کردم به نامت روی شن ها موج گفت

لحظه ویرانیت در خشم دریا دور نیست

بره کوچک به لبخند شبانت دل نبند

آخرش در دست او چیزی به جز ساطور نیست

بی هیاهو باش ، ساکت بین ابیاتم  بمان

مرد دنیای تو دیگر شاعری پر شور نیست

این غزل هم ، مثل قبلی ها همه تقدیم تو

گرچه با طبع لطیفت ، شعرهایم جور نیست

--------------------------------------------------- 

(۱)-اشکال وزنی آگاهانه است