تقدیم به دکتر علی شریعتی

 

میان لذت پک های آخرین سیگار

نگاه مرد غریبه به جوخه و دیوار

 

نمی رسد به هم امروز قلب و افکارش

کشیده خط موازی  به گردش پرگار

 

نه پادگان  که تمامیِ آسمان ابریست

برای مرد جوانی که عمر او بسیار ...

 

کم و میان لشکری از مه گرفتگان سر شد

و هر چه کرد نشد اهل دهکده بیدار

 

معلم شب سردم هزار توی غزل

اگر شکست تخته سیاه و دلت زغم سرشار

 

بگو تمامی ِ دنیا و اهل دهکده ات

فدای لذت پک های آخرین سیگار